Saturday, September 19, 2009

چارلز چاپلین به دنیا تعلق دارد

چارلز چاپلین به دنیا تعلق دارد

ارباب سینمای صامت و طنز، بازیگر، تهیه کننده و کارگردان

ترجمه : شیرین آیت اللهی

از سایت: www.lanacion.com

زندگی سگی: چارلز اسپنسر چاپلین 16 آوریل سال 1889 در لندن به دنیا آمد و در همان مکان، کودکی پر درد و رنجی را گذراند، البته نطفه حرفه هنری او نیز در لندن بسته شد. کودکی چاپلین در گرسنگی و تنهایی سپری شد.

او از طریق مادرش هانا که خواننده بود، در کودکی با دنیای روی صحنه آشنا گردید و زمانی که هانا صدای خود را از دست داد و به یک تیمارستان سپرده شد، چاپلین و برادرش تنها و بی دفاع ماندند. پدر او بازیگری با نام چارلز چاپلین بود که از مادرش جدا شده بود. پدر دائم الخمر چارلی در جوانی دار فانی را وداع گفت.

این نابغه سینما همراه با برادر بزرگترش به زودی متوجه شدند که تنها از طریق رقصیدن و پانتومیم می توانند، امرار معاش نمایند. میمیک قدرتمند او بود که در آینده برایش شهرت به ارمغان آورد. در 17 سالگی فرد کارنو دری به سوی دنیای جدید یا آمریکا را به روی او گشود.

بعد از دست یافتن به شهرت در آمریکا و تمامی جهان، چاپلین به اتهام گرایشات کمونیستی مورد آزار قرار گرفت. به همین دلیل در سال 1952 سرزمینی را که سال ها قبل به او خوش آمد گفته بود، ترک کرد و برای به صحنه بردن فیلم "روشنایی صحنه " به کشور مادری خویش بازگشت.

چاپلین حتی پس از مرگ نیز به آرامش نرسید. در سال 1978، به مزار او توهین شد و تابوتش را دزدیدند. بازمانده های جنازه او بعدها در مزرعه ای پیدا شد.

چارلی و زندگی زناشویی: زندگی عاشقانه چارلی با 10 فرزند و 4 زن بسیار پیچیده بود.

چارلی با همسرانش مشکلاتی از قبیل طلاق یا حتی شکایت نیز داشت. همسران او بیشتر دختربچه هایی بسیار جوان بودند. ساندی تایمز در سال 1998 نوشت که بعضی از بیوگرافیست ها چارلی را هنرپیشه ای با وسواس خاص نسبت به دختران جوان معرفی می کنند.

در سال 1943 بعد از سه شکست در زندگی زناشویی با اونا انیل ازدواج کرد و تا پایان عمر را با او گذراند. ثمره این ازدواج 8 فرزند بود که معروفترین آن ها جرالدین چاپلین هنرپیشه است. جرالدین در گفتگویی با لا ناسیون پدرش را اینگونه معرفی می کند:او پدر خوبی بود و با وجود سختگیری، ما را بسیار می خنداند.

چارلی و تغییر حرفه: چارلی در سال 1910 برای اولین بار به آمریکا سفر کرد و بعد از دو سال در آنجا مستقر گردید.

موفقیت چاپلین مدیون یکی از بازیگران فیلمی به کارگردانی مک سنت از کمپانی کیستون است که از بازی در این فیلم صرفنظر کرد و جای خود را به چاپلین داد. کتاب "غول های مقدس هالیوود" اثر "کالکی" در این باره می نویسد: در سال 1913 اتفاقی چارلی چاپلین را کشف کردم. من و میبل نورماند برنامه های موزیک هال درجه سه ای در نیویورک را تماشا می کردیم. مردی کوچک اندام و سبیلو که ادای مست ها را با پانتومیم در می آورد و درلیست فرد کارنو بود، ما را بسیار خنداند". وقتی سنت که در هالیوود کمپانی داشت، بدون هنرپیشه کمیک ماند، به یاد جوانی که در موزیک هال دیده بود افتاد و به او پیشنهاد کار داد. چاپلین در ابتدا این پیشنهاد را رد کرد ولی کارگزار او ال ریوز او را مجاب کرد تا دنیا سینما را امتحان نماید و او رضایت داد. کمی بعد کمپانی کیستون چارلی را آفرید.

چاپلین با کمپانی هایی مانند Essanay، Mutual و First National کار کرد، ولی بعدها خود او به عنوان تهیه کننده به فعالیت پرداخت. در سال 1919 به همراهی دیوید گریفیث، داگلاس فیربنکس و مری پیکفورد کمپانی یونایتد آرتیستز را تاسیس کرد.این کمپانی فیلم های بلند بسیاری ساخت که اولین آنها "زن پاریسی (1923)" بود.

موضوع تمام فیلم های چاپلین چه آنهایی که بازی کرد و چه آنهایی که تهیه نمود، در مورد مسائل انسانی از قبیل جنگ، رفتار اشراف، عشق، مناسبات فامیلی، مهاجرت و فقر می باشد. موقعیت های کمیک فیلم های او که بعدها تبدیل به اندوه و درام شد، بسیار پرطرفدار بود.

چارلی، هنرپیشه سینما: او به نابغه سینما تبدیل شد. چارلی پدیده فراموش نشدنی سینمای خنده در جهان بود که در تاریخ سینما تاثیر گذاشت.

آثار و نشانه های شخصیت معروف چارلی برای اولین بار در فیلم "برای گذران زندگی(1914)" محصول کمپانی کیستون به صورت بسیار کمرنگ دیده شد. در دومین فیلم با نام "حرفه اتومبیل برای بچه ها(1914)" بود که چارلی با مشخصات ظاهری معروفش هویدا گشت. بعد از این می توان به لیستی طولانی از فیلم ها اشاره کرد که در آنها چارلی با ظاهر خاصش (کفش های سیاه، سبیل و عصا) ایفای نقش می نماید. آخرین حضور چاپلین با این هیئت خاص در فیلم "عصر جدید (1936)" دیده شد.

بعضی از بزرگترین چهره های هالیوودی شانس کار در کنار چاپلین را داشته اند. فیلم "کنتسی از هنگ کنگ (1966)" با بازی سوفیا لورن و مارلون براندو آخرین فیلم بلندی بود که توسط چاپلین تهیه گردید. در ضمن این فیلم تنها فیلم رنگی این نابغه سینما است.

چاپلین نیز مانند سایر هنرمندان بزرگ مفتخر به دریافت جوایزی شد. در سال 1954 جایزه بین المللی صلح شورای جهانی را دریافت نمود و در سال 1957 مفتخر به دریافت عنوان "سر" از طرف ملکه الیزابت انگلیس شد.

در سال 1929 هالیوود به واسطه "قابلیت ها، هوش بسیار در نوشته ها، بازیگری، کارگردانی و تهیه کنندگی" در فیلم "سیرک (1928)" به چاپلین جایزه اسکار داد. همچنین در سال 1972 برای تقدیر از " تلاش برای تبدیل سینما به هنر قرن بیستم" تندیس اسکار به چاپلین اعطا شد.

عصر جدید: زمانی که در اواخر دهه 20 سینمای صدادار وارد صحنه شد، سینمای صامت دیگر استعاره های خاص خود را یافته بود. چاپلین از سینمای صدادار استقبال نکرد و در نتیجه آثار با صدای او بسیار اندک است. "عصر جدید" آخرین فیلم صامت چاپلین به شمار می رود. در این فیلم با اینکه از بعضی افکت های صوتی استفاده شده، ولی گفتگویی در فیلم صورت نمی گیرد. اولین فیلم چاپلین که به طور کامل از تکنیک های صوتی بهره گرفت، فیلم معروف "دیکتاتور بزرگ(1940)" بود.

چند نکته: لندن مجسمه ای برنزی از چاپلین ساخت.

در سال 1964 اتوبیوگرافی چاپلین به چاپ رسید.

در سال 2004 بعضی از اشیا استفاده شده توسط نابغه سینما مثلاً عصای او در فیلم "عصر جدید" و سبیلش در فیلم "دیکتاتور بزرگ" با قیمت های سرسام آور به مزایده گذاشته شد.

سخن آخر: با اینکه چاپلین در هالیوود تبدیل به یک حرفه ای شد و بیشتر زندگی خود را نیز در آمریکا گذراند، ولی او هرگز ملیت آمریکایی نگرفت. این موضع برخاسته از طرز فکری خاص است زیرا چارلین در جایی تاکید می کند که من به دنیا تعلق دارم. این طرز فکر چارلز چاپلین اشتباه نیست چون امروزه فیلم های او در سراسر جهان دیده می شود و او در نبرد با زمان پیروز و جاودان گردیده است.

تاریخچه پزشکی مختصر برگرفته از سایت:www.asmayepoc.com

چارلز چاپلین در سن 8 سالگی به دلیل حمله های آسمی شدید بستری شد و این حمله ها به صورت متناوب تا پایان عمر او را همراهی کردند. از طرف دیگر گفته می شود که پدر او در سن 36 سالگی به علت مصرف بیش از حد الکل دار فانی را وداع گفت و مادرش سه بار به واسطه مشکلات روانی در مرکزی بستری گردید. مطمئناً عوامل بالا در جنون مربوط به پیری که هنرمند نامدار انگلیسی بیش از موعد طبیعی به آن مبتلا گشت و در آخرین سال های عمر او رو به وخامت گذاشت، موثر بودند. آخرین سال های عمر او بر روی صندلی چرخدار و در حالیکه تقریباً معلول و کور بود، سپری گشت. چاپلین در صبح روز کریسمس سال 1977، در سن 88 سالگی دار فانی را وداع گفت.

وودی آلن و چارلز چاپلین

سایت: www.el-mundo.es

چاپلین و آلن در دنیای غیرقابل بیانی می زیستند و بسیار زود شرایط کامل نویسندگی و همچنین مسئولیت سنگینی را نیز که دراختیار داشتن این میزان هنر به آنها تحمیل می کرد، پذیرا شدند. آنها در کنار سایر چیزها حس واقعی خنده را به ما هدیه دادند.

وسواس در کار و تمایل به کمال مشخصه این دو هنرمند است. اگر صحنه های فیلم برداری شده باب میلشان نبود، آنها قادر بودند ماه ها کار سخت را نپذیرند و فیلم کامل شده را بار دیگر بسازند. فیلمنامه هایشان را در تنهایی می نوشتند و رفتارشان در کار مانند کارگردانی تحصیل کرده ولی دور و سرد (آلن) یا دیکتاتوری با حمله های عصبی و ظالمانه (چاپلین) بود. هردوی آنها به علت سرپیچی از نرم جامعه و یا آنچه را که با شهامت بسیار در مورد زندگی خصوصی خود انجام می دادند، در موقعیت های تراژیک به سر می بردند. آنها باید جوابگوی خشکه مقدسان آمریکای شمالی، نقطه نظر عامه که از طرف این فیلم سازان به آنها بی حرمتی گردیده بود، باشند و یا پاسخگوی کسانی باشند که همیشه می خواهند از قسمت انسانی خدایان انتقام بگیرند.

جامعه کوشید چاپلین را به علت ماجرای عاشقانه اش با دختر جوان اوژن اونیل در سن 60 سالگی یا گرایشات کمونیستی او به چهار میخ کشد. او به اروپا تبعید شد و مجبور به ترک هالیوودی گردید که در آن فرمانروایی می کرد و چندین شاهکار هنری برای او به ارمغان آورده بود. همچنین آلن نیز هیچگاه به علت رابطه داشتن با دختر خوانده همسرش در سن 60 سالگی، مورد بخشش قرار نگرفت و میا فارو خشمگین این یهودی نابغه را متهم به سوء استفاده جنسی از موجودی بی دفاع که تحت حمایتش بود، نمود.

No comments: